گفتگو با سهراب کاوه از فعالين کارگرى
يک دنياى بهتر: کمی در مورد مبارزات کارگران مرکز خود صحبت کنید.
سهراب کاوه: خوب باید گفت کارگران این بخش تقریبا جوان هستند همانطور که سازمان تولیدش نوپا است. ولی باتوجه به تمام اینها وقتی تولید در هر نقطه راه اندازی میشود کارگران به طور غریزی دست به اعتراضاتی میزنند. دقیقا در همان نقاطی که توسط کارفرما مورد تعرض واقع شدند اعتراض میکنند. مثل دستمزد و ساعت کار که در طی این چند سال موضوع اعتراض بوده وموفقیتهائی هم بدست آمده است.
يک دنياى بهتر:در مبارزات سال گذشته کدام یک از خواستهاى اساسی طرح شد و موفقیتها کدام بود؟
سهراب کاوه: خواست افزایش حقوق که معمولا در تمام قسمتها طرح میشود و امسال هم در جریان است.
يک دنياى بهتر:روز جهانی کارگر در راه است. طبقه کارگر چگونه بايد به استقبال اول مه برود؟
سهراب کاوه: وقتی حرف از روز جهانی کارگر میزنید٬ در وهله اول برای یک فرد معمولی این روز مثل روزهای دیگر است. مثل روز پدر یا مادر. ولی براى کارگر و دولت موضوع این طور نیست. مساله برای جمهوری اسلامی و کارگران حاد تر است. برای جمهوری اسلامی که حافظ سرمایه داریست روز کارگر یعنی ابراز وجود طبقه ای که هر روز نظام را به اشکال مختلف تهدید میکند و خاطره خوبی ازش ندارد. یادم می آید که سال 58_59 وقتی کارگران به صف میشدند در روز جهانی کارگر٬ مزدوران نظام چقدر بی اراده و ذلیل میشدند. در طرف دیگر کارگران قرار دارند که باتوجه به ضرباتی که از نظام خوردند٬ از جمله کارگران را از تشکلهای خود دور کرده و امروز طبقه کارگر در مراحل اولیه متشکل شدن قرار دارد٬ اول ماه مه برایشان روزیست که بتوانند برآیندی از قدرت خود داشته باشند٬ وضعیت فعلی خود را بسنجند و برنامه ریزی کنند٬ و دراين مناسبت کارگرى بتوانند با کارگران بخشهای دیگر ارتباط برقرار کنند. ميپرسيد چگونه به استقبال اول ماه مه برویم٬ باید با پلاکارد های مشخص که حاوی خواستهای روز طبقه ما میباشد به استقبال آن رفت. به نظر من این خواسته ها افزایش دستمزد و کاهش ساعت کار با توجه به هر منطقه میباشد و خواستهای عمومی تری که کل بخشهای کارگری را بهم مرتبط کند و کارگران را آگاه و دعوت به ایجاد تشکلهای مستقل و توده ای خودشان در هر سطحی کرد. من فکر میکنم امسال باید هم در سطح کارخانجات به استقبال اول ماه مه رفت وهم در صورت امکان در سطح اجتماعی با برپائى راهپیمائی کارگرى.
يک دنياى بهتر:از اولین تجربه تان و شرکت در مراسم اول ماه بگوئيد.
سهراب کاوه:اولین تجربه من تجربه اى شیرین و به یاد ماندنی است. در شهر ما که یک شهر صنعتی بود نزدیک به 15000 نفر بطور مستقل راهپیمایی کردند و با قدرت خواسته های خود را عنوان کردند. البته نظام هم در این روز راه پیمایی به راه انداخت ولی کسی استقبال نکرد. این راه پیمایی در سالهاى پس از انقلاب بود و دوره اى که طبقه ما بدرجاتى متشکل بود و نظام را به وحشت انداخته بود.
يک دنياى بهتر: از محيط کارتان تعریف کنید. تعداد کارگران٬ وضعیت معیشتی٬ اعتراضات٬ خواستهائى که طرح شده٬ به نظرتان نقاط قوت و ضعف این مبارزات کدامها بودند؟
سهراب کاوه:من در منطقه عسلویه کار میکنم و این منطقه همان طور که میدانید یکی از مناطق بزرگ اقتصادی برای نظام و یک قطب کارگری در ایران و خورمیانه میباشد و هر روز به اهمیت آن اضافه میشود. این منطقه شاید بیش از 20000 کارگر در بخشهای ساخت و تولید جا داده است. در بخش ساخت بیشتر کارگران پروژه ای هستند که بعد از اتمام کار با آنها تسویه حساب میکنند و اسکلت نیروی انسانی آنرا به طور عمده کارگران روستایی تشکیل میدهند. بخش تولیدی آن بخشی است که کارخانه وارد مراحل تولید شده و نیروهای ثابت خود را تحت شرکتهای پیمانی و نیروهای رسمی سازمان داده است. اين بخش بنا به اهمیتی که دارد و همينطور از آنجا که شرکتهای خارجی اینجا کار میکنند٬ تقریبا سطح حقوق کارگران نسبت به بقیه قسمتها بالاتر است و همین طور کارگران اینجا بابت 240 ساعت کار در ماه کارمیکنند. اینجا از نظر زیر ساختهای شهری٬ امکانات رفاهی برای کارگران و مردم ساکن در حداقل امکان قرار دارد. اینجا آب آشامیدنی و تصفيه شده وجود ندارد و آلودگی هوا روی خط آلارم (زنگ خطر)است. اعتیاد در سطح شهر بیداد میکند و امکانت تفریحی برای کارگرانی که هر ماه 24 روز را در اینجا به سرمیبرند در حد صفر میباشد. خوب در مورد اعتراضات گفتید٬ بله اینجا در این منطقه در فازهای مختلف و پتروشیمی ها اعتراضات مختلف حول افزایش حقوق و دریافت حقوق معوقه و اعتراض به اخراج کارگران و تقلیل ساعت کار وجود داشته و دارد.
در مورد نقاط قوت و ضعف برایتان بگویم. اینجا منطقه ای است که بنا به اهمیت آن و نوع کار تخصصی آن نیاز مبرم به نیروی کار دارند. بخصوص در بخشهایی که راه اندازی شده است. برای همین نظام سعی میکند که در اعتراضات کارگری به خواسته های کارگران جواب مثبت بدهد و همین فاکتور باعث شده هر اعتراضی در این بخشها برابر باشد با پیروزی برای کارگران. ولی از طرفی هم با توجه به دستکاریهایی که نظام در سازمان تولید کرده٬ مثل تقسیم کار به بخشهای مختلف و سپردن این کارها به پیمانکاران مختلف که طرف مقابل کارگران میباشند و کارگران را از حالت متمرکز خارج میکند٬ و خود کارفرما پشت تمام پیمانکاران می باشد ولی به شکل پنهان و عموما خود را از دسترس اعتراض کارگران دور میکند٬ برای همین اعتراضات بخش بخش می باشد و به صورت متفرق اعتراضات صورت میگیرد. البته این مسئله یعنی سپردن کار به پیمانکاران برای کل تولید هزینه دار میباشد ولی برای کنترل اعتراض کارگران و جلوگیری از اتحاد آنها برای نظام ضروری است. عموما در سطح کشور این هزینه را روی درآمد کارگران سرشکن میکنند و از حقوق کارگران و رفاهیات انسانی آنها کاسته میشود. این امر باعث اعتراضاتی حول همین موارد یعنی افزایش حقوق و تقلیل ساعت کار و مبارزه برای رفاهیات در سطح محیط کار٬ و در قسمتهایی که به صورت اقماری میباشد٬ رفاهیات در محل زندگی صورت میگیرد. نقاط قوت٬ خوب جنبش کارگری اعتراضاتش را دارد علنی میکند و بدون هیچ تعللی به پیش میبرد و هرچه سرعت تولید بیشتر میشود و یا نقطه ای از چرخ تولید راه اندازی میشود٬ آنجا اعتراض کارگری خودنمائی میکند. ولی دارای نقاط ضعف عمده ای هم هست که میشود گفت پراکندگی آن است که علت آن سرکوب و دستکاری نظام در سازمان تولید می باشد که به کارگران تحمیل شده است.
مبارزات کارگران در محیط کار بنا به شکل و سازمان تولید اشکال مختلف میگیرد ولی هیچ وقت از بین نمیرود. نظام طی این چند سال حکومت خود مبارزات کارگران را به عقب رانده ولی نتوانسته خاموش کند و نمی تواند. هر بار با سرعت دادن و ترمیم سازمان تولید این مبارزات بنا بر واکنش نسبت به روند تولید اشکال و شدت بیشتری میگیرد. ولی در حال حاضراین مبارزات به دلایلی که برایتان گفتم در عمق جامعه کارگری در جریان است و گاها این حرکت به صورت انفرادی به سطح می آید. ما در درجه اول برای شدت دادن به مبارزات کارگران باید این سیاست ها را با روشهای مناسب بی تاثیر کنیم. زمینه و محیط برای اتحاد هرچه بیشتر کارگران را فراهم کنیم. در سطح خرد در محیط کار روی خواستهای قابل دسترسی که موفقیت و دستیابی به آنها امکان پذیر باشد برنامه ریزی کرد و حرکت کارگران که چشم به فعال کارگری دارند را تبدیل به یک حرکت عمومی تر کرد که تقریبا کل کارگران را در بر بگیرد و فعال کارگری را که معمولا زیر ضرب مستقیم است از این حالت خارج کرد.
من فکر میکنم در آینده دو فاکتور یعنی 1- طمع سرمایه برای شدت دادن و به صرفه کردن آن 2- نفوذ و حضور هر چه بیشتر فعال کارگری در جوامع کارگری این معضلات را به سرعت حل خواهد کرد. در سطح اجتماعی مبارزات و جنبشهای مختلف مثل جنبش دانشجویی و جنبش زنان و دیگر جنبشهای مدنی از جنبش کارگران متاثر خواهد شد.
يک دنياى بهتر:پیام شما به طبقه کارگر و جنبشهای اعتراضی آزاديخواه و برابرى طلب برای روز اول ماه مه چیست؟
سهراب کاوه: پیام من باتوجه به اینکه نظام سعی میکند اول ماه مه را در اذهان به فراموشی بسپارد٬ ما باید سعی کنیم این روز را تبدیل به یک روز به یاد ماندنی و از طرفی برای اتحاد هر چه بیشتر کارگران و بازبینی پیشروی کارگران درامر مبارزاتی خودشان تبديل کنيم. همانطور که گفتم این نظام سیاست خود را بر سرکوب هرچه بیشتر طبقه در ابعاد وسیع اجتماعی گذاشته است. یکی از وجوه این سرکوب ممانعت از برگزارى اول ماه مه بعنوان ابراز وجود طبقه ای است که سی سال حکومت نظام را بعنوان یک طبقه مدعی زندگی بهتر تهدید کرده است. شلاق- زندان-اخراج و به حاشیه راندن فعال کارگری وسیاستهای سرکوب پیچیده دیگر٬ جزء لاینفک سیاستهای نظام میباشد که قلب هر انسان شریفی را بدرد میاورد و البته نه نمایندگان سرمایه داری.
پیام من به برادرانم و خواهرانم این است که کارگران متحد شوید. روز اول ماه مه روز کارگر را هرچه با شکوهتر چه در سطح کارخانجات وچه در سطح اجتماع برگزار کنید. در انتها به عنوان یک حرکت سمبلیک برای روز کارگر یک شاخه گل سرخ به هم طبقه ایهایم تقديم ميکنم. اول ماه مه روزت مبارک کارگر!
***